- - - --

Tuesday, October 11, 2011

مستند شکوه تخت جمشید

مستند شکوه تخت جمشید

 

قیمت: 3000 تومان

icon

برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید

http://me-shop.ir/Card.html?op=add&pid=27831

 

مستند حقیقی و فوق العاده زیبا و غرور بر انگیز از تخت جمشید و پارسه

با دیدن این فیلم تاریخ واقعی ایران را بهتر بشناسید و به ایرانی بودن خود افتخار کنید.

در این مستند فوق العاده زیبا با بازسازی 3بعدی تخت جمشید و استفاده از ایران شناسان برجسته کشورهای اروپایی و امریکایی و بهره گیری از کتابهای معتبر تاریخی دنیا حقایقی از حکومت هخامنشیان و فعالیت های چشمگیر شاهان هخامنشی مطرح می شد که می تواند تن هر ایرانی را به لرزه درآورد.

شکوه تخت جمشيد اولين فيلم مستند ايرانی است که با اتکا به اين شيوه تازه ساخته شده است. در يک ارزيابی اجمالی بايد گفت که اين فيلم که با سرمايه خصوصی توليد شده است يک توليد ارزشمند و اثری پيشگام است. تقريبا نيمی از فيلم متکی به تصويرسازی ديجيتالی است و بيينده در برابر تصويرهايی که در آنها ويرانه های تخت جمشيد به کاخهای زيبا و غول پيکر تبديل می شوند احساس اعجاب می کند.

از کاخهای بازسازی شده در اين فيلم گاه يکی دو سه ستون باقی مانده است و گاه رديفی از پايه ستون هايی که تنها طرحی مبهم از اصل به دست می دهند. برای بازساختن اين کاخها و مجموعه تخت جمشيد مطالعات بسياری از باستانشاسان دستمايه کار بوده است. گروهی از برجسته ترين آنها مانند عليرضا شاپور شهبازی، عباس عليزاده، ريچارد فرای و چند تنی ديگر در اين فيلم حضور دارند و به معرفی قسمت های مختلف تخت جمشيد می پردازند.
فرزين رضائيان تهيه کننده و کارگردان اين فيلم که مدتها در آمريکا زيسته است برای تهيه اين فيلم از ياری بسياری از کارشناسان آمريکايی، بريتانيايی و فرانسوی بهره برده است و به مهمترين موزه های جهان مانند لوور، آرميتاژ، متروپوليتن نيويورک و مانند آنها برای تهيه عکس و فيلم مراجعه کرده است.
تيم ايرانی اهميت کار آقای رضائيان بجز درک بموقع از نياز به چنين کاری آن است که فيلم خود را با همياری تيمی از هنرمندان و سينماگران ايرانی تهيه کرده است. تمام تصاوير ديجيتالی فيلم کار ميثم کشاورز و مرتضی ياهو از گرافيست های ايرانی است که ذوق بسيار و دقت قابل تحسينی در هنر تصويرسازی بر اساس مدارک و شواهد باستانشناختی به کار برده اند و در واقع اين هنر را در ايران گام بلندی به جلو برده اند. عکس ها و فيلمبرداری نيز کار يک گروه ايرانی است.

ببینید از تمدن شکوهمند ایرانی چه تصویری در دنیا عرضه می شود

واقعا باعث تاسف است … این را با تمام وجود می گویم …. ایران را با این همه عظمت و پیشینه فرهنگی و تمدن با شکوهش به شکل سرزمینی با موجوداتی وحشی و آدمکشانی خونخوار به دینا معرفی می کنند و ما در مقابل این همه هجوم وحشیانه فرهنگی به تمدن و تاریخ کشورمان ، تمدن با شکوه ایران عزیزمان سکوت می کنیم .
از شما سوالی دارم ؟؟؟ …
شمایی که اینقدر تلاش کردید برای بدست آوردن نسخه اصلی فیلم 300 ، تا به لجن کشیده شدن تمدن و تاریخ ایران ( سرزمین باشکوهی که در آن زاده شدید) را از نزدیک و با بهترین کیفیت ببینید تا به حال چقدر برای بدست آوردن فیلمی در مورد این تمدن باشکوه وقت گذاشته اید ؟؟؟ … فرزند شما تا قبل از دیدن فیلم 300 چند بار در مورد ایران و تمدن تاریخی کشورش فیلمی دیده بود و تا قبل از این چه تصویری از گذشته کشورش و مردمان سرزمینش در ذهنش نقش بسته بود و حالا اولین چیزی که از کشورش، از ایران عزیزش به او نشان دادید چه چیزی بود ؟؟؟ … شما در مقابل توهین به سرزمینتان ، به تاریختان ، به تمدنتان با شکوه ایرانتان چه کاری انجام دادید ؟؟؟ …
من و شما در مقابل توهین به مردمان این سرزمین کهن مسئولیم . من و شما مدیون کورش کبیر و داریوش بزرگ هستیم . ما و شما اجازه نداریم که به هر بیگانه ای که کمتر از چند صد سال از تاریخ تمدنش می گذرد ، ایرانی را با آن همه شکوه و عظمت به شکل یک انسان وحشی و آدمکش به دنیا معرفی کند . او اجازه ندارد پادشاهان ایرانی را به شکل موجودی غول پیکر و بی منطق به ما و فرزندانمان نشان دهد .
در کتیبه های تخت جمشید آمده است که کارمندان و کارگران ایرانی در آن زمان از خدمات بیمه بهره مند بوده اند . ما در آن زمان به سیستم حسابداری و مالی و سیستم فاضلاب شهری بسیار پیشرفته ایی مجهز بوده ایم . در زمانی که در مصر و یونان برده داری امری رواج یافته و طبیعی به شمار می آمد ، کارگر ایرانی نه تنها در ازای زحمت خود حقوق دریافت می کرده بلکه حتی از خدمات بیمه نیز بهره مند می شده است .
در حالی که کشتن اسیران جنگی در آن زمان از رسومات جنگی به شمار می رفته است ، کورش کبیر پادشاه بزرگ ایران زمین ، در تمام کشور گشاییهای خود تمامی اسیران را آزاد می کرد و حتی آنان را در انتخاب اینکه فرهنگ و اعتقادات ایرانی را قبول می کنند یا نه آزاد می گذاشت .
به این ترتیب من نمی توانم ساکت بمانم . من نمیتوانم اجازه دهم فرزندان سرزمینم از ایرانی تصویری وحشی در ذهن خود داشته باشند . من نمی گذارم هر بی سروپای بی فرهنگی تمدن کشورم را به تاراج ببرد . من باید برای سوالات فرزندان سرزمینم از گذشته تمدن و فرهنگ کشورش جوابی محکم داشته باشم .

برای نشان دادن تمدن باشکوه ایران عزیزمان چیزی تاثیر گذارتر و جذابتر از فیلم پیدا نکردم . و بعد از یک ماه جستجو موفق شدم تا فیلمی کامل و بسیار زیبا در مورد تمدنی عظیم و با شکوه در مورد ایران پیدا کنم . فیلمی که شاید تا به حال بیشتر از 10 بار آن را دیده ام و هر بار تسکینی بر این همه تحقیری بود که در این مدت اخیر به من و کشورم تحمیل شده بود . فیلمی که با آن سعی کردم غرور له شده ام را دوباره بازسازی کنم و حالا با افتخار این فیلم زیبا را به شما هموطنان عزیزم هدیه می کنم .

مشخصات فيلم:
شکوه تخت جمشيد، 2 سي دي، فارسی/انگليسی
تهيه کننده: فرزين رضائيان و حسين حضرتی؛ فيلمبردار: جهان بخش مهربخش و محمدرضا ساعتچی؛ تصويرسازی ديجيتال: مرتضی ياهو و ميثم کشاورز؛ تدوين: فرزين رضائيان و مرتضی ياهو؛ کارگردان: فرزين رضائيان؛ توليد: شرکت طلوع ابتکارات تصويری
از زمانی که هنر تصوير سازی ديجيتالی به مرحله ای رسيده است که پويانمايی از راه آن ممکن شده است، بسياری از فيلم های سينمايی و مستند و همچنين انواع بازی های کامپيوتری از آن بهره برده اند. بجز بهره برداری های گسترده هاليوودی که امروزه در فيلم هايی از ماتريس گرفته تا بت من و جنگ ستارگان ديده می شود، باستانشناسان نيز به اين شيوه توجه خاصی نشان می دهند.
بازسازی ويرانه های باستانی به صورت هر چه شبيه تر به اصل امروز يکی از زمينه های مهم کاربرد تصويرسازی و پويانمايی ديجيتالی است. آثار متعددی از شمار فيلم های مستندی که به مطالعات باستانشناختی می پردازند امروزه از هنر گرافيک کامپيوتری استفاده می کنند. با رشد اين فن در ميان ايرانيان آنها نيز گام هايی را برای بازسازی آثار باستانی خود از اين طريق بر می دارند.
تخت جمشيد چنانکه بود
شکوه تخت جمشيد اولين فيلم مستند ايرانی است که با اتکا به اين شيوه تازه ساخته شده است. در يک ارزيابی اجمالی بايد گفت که اين فيلم که با سرمايه خصوصی توليد شده است يک توليد ارزشمند و اثری پيشگام است. تقريبا نيمی از فيلم متکی به تصويرسازی ديجيتالی است و بيينده در برابر تصويرهايی که در آنها ويرانه های تخت جمشيد به کاخهای زيبا و غول پيکر تبديل می شوند احساس اعجاب می کند.

شاه بر تخت، بازسازی ديجيتالی يکی از نقوش تخت جمشيد – عکس از کتاب شکوه تخت جمشيد

از کاخهای بازسازی شده در اين فيلم گاه يکی دو سه ستون باقی مانده است و گاه رديفی از پايه ستون هايی که تنها طرحی مبهم از اصل به دست می دهند. برای بازساختن اين کاخها و مجموعه تخت جمشيد مطالعات بسياری از باستانشاسان دستمايه کار بوده است. گروهی از برجسته ترين آنها مانند عليرضا شاپور شهبازی، عباس عليزاده، ريچارد فرای و چند تنی ديگر در اين فيلم حضور دارند و به معرفی قسمت های مختلف تخت جمشيد می پردازند.
فرزين رضائيان تهيه کننده و کارگردان اين فيلم که مدتها در آمريکا زيسته است برای تهيه اين فيلم از ياری بسياری از کارشناسان آمريکايی، بريتانيايی و فرانسوی بهره برده است و به مهمترين موزه های جهان مانند لوور، آرميتاژ، متروپوليتن نيويورک و مانند آنها برای تهيه عکس و فيلم مراجعه کرده است.
تيم ايرانی
اهميت کار آقای رضائيان بجز درک بموقع از نياز به چنين کاری آن است که فيلم خود را با همياری تيمی از هنرمندان و سينماگران ايرانی تهيه کرده است. تمام تصاوير ديجيتالی فيلم کار ميثم کشاورز و مرتضی ياهو از گرافيست های ايرانی است که ذوق بسيار و دقت قابل تحسينی در هنر تصويرسازی بر اساس مدارک و شواهد باستانشناختی به کار برده اند و در واقع اين هنر را در ايران گام بلندی به جلو برده اند. عکس ها و فيلمبرداری نيز کار يک گروه ايرانی است.
شکوه تخت جمشيد که بر روی لوح فشرده ( و در دو نسخه فارسی و انگليسی) عرضه می شود همراه با کتابی است با همين عنوان که آن هم در صنعت نشر ايران از طراحی کم نظيری بهره برده است. کتاب که به دو زبان فارسی و انگليسی و چاپ تهران است، فشرده ای از اطلاعات فيلم را همراه با عکس هايی از اصل و صورت بازسازی شده کاخ ها در بر دارد و برای همين هدف طوری طراحی شده است که خواننده بتواند بسادگی از صورت اصل به صورت بازسازی شده منتقل شود. در واقع تمام صورت های بازسازی شده بر روی طلق چاپ شده اما طوری که قسمت های باقيمانده از هر کاخ از صفحه کاغذی زيرين که همان کاخ را به صورت امروزی اش نشان می دهد ديده شود.
تخيل، اسطوره و باستانشناسی
فيلم همانطور که در گفتار آن نيز آمده است با اينکه متکی بر داده های باستانشناختی است از عنصر تخيل نيز بهره برده است. طبيعی است که اطلاعات ما از روزگار هخامنشيان چندان کامل نيست که بازسازی تخت جمشيد بتواند بی کم و کاست صورت گيرد. آنچه در اينجا می آوريم ملاحظاتی است که گرچه داده های باستانشناختی را لحاظ می کند اما در استفاده از عنصر تخيل و ترتيب داده ها و اولويت آنها پيشنهادهای ديگری در بردارد که برخی از آنها می توانست در همين فيلم نيز انجام شده باشد اما نگاه باستانشاختی صرف و احتمالا محدوديت امکانات فنی مانع از آن شده است.
از يک نگاه کلی، فيلم بيشتر بر داده های باستانشناختی اتکا دارد تا داده های اسطوره شناختی. به نظر می رسد که خلاهای باستانشناختی فيلم را بسيار دست به عصا کرده و در بسياری موارد آن را به تصوير سه بعدی از نقوش دوبعدی تخت جشيد تبديل کرده است. در واقع، از عنصر تخيل و اسطوره شناسی به اندازه ای که شايسته بوده استفاده نشده است.
مشکل فضاسازی
از اين نگاه که اين فيلم اولين تلاش ايرانيان برای استفاده از هنر بازسازی ديجيتالی آثار باستانی است بايد گفت که بازسازی معماری تخت جمشيد را تا حدود زيادی با موفقيت انجام داده است. اما فيلم نمی تواند نسخه کاملی از بازسازی مورد انتظار باشد زيرا در حد کليات باقی مانده است و چندان وارد جزئيات زندگی در کاخ ها و دکوراسيون داخلی آنها و حيات درباری و آيين های مراسمی که در آن برگزار می شده بويژه نوروز که مهمترين جشن سالانه در تخت جمشيد بوده نشده است.

موسوم به سه دروازنمايی از يکی از کاخهای بازسازی شدهه

فضای کلی فيلم در بخش های بازسازی ديجيتالی خالی از آن شکوهی است که قرار است نشان دهد. در واقع از شکوه تخت جمشيد تنها و عمدتا به عظمت کاخ ها بسنده شده و کمتر بر فضاسازی تاکيد شده است. حياط های وسيع و خلوت و بی آذين، از تخت جمشيد بيشتر تصويری نزديک به تصوير يک پادگان متروک يا دير متروک عرضه می کند تا مکانی با هاله ای از قدسيت معنوی و ابهت زمينی. نه نشانی از انبوه مردمان و سپاهيان هست و نه رفت و آمدی از خادمان و کارگزاران. چنانکه نشانه ای از ارابه های سلطنتی و نظامی و اسبان آنها به چشم نمی خورد.
آنهمه نقوش بر ديواره های تخت جمشيد گويای فضايی پر رفت و آمد و همراه با برگزاری مراسم های آيينی مختلف است. در فيلم ما شاه را – چنانکه در نقوش تخت جشيد آمده – بر تخت نشسته می بينيم اما نمی بينيم که او چگونه و با چه آيينهايی وارد تخت جمشيد می شده است. بيگمان بر اساس داده های تاريخی، شاه در ميان جارچيان و نظاميان و ترانه خوانان و هلهله مردم و استقبال کنندگان وارد شهر و محلی می شده است. بر سر او و در مسير او گل می افشاندند و در کناره راه اسپند و عطرهای مختلف بر منقل ها و آتشدان ها می سوختند و بر سر راه او قربانی ها می کردند.
عدم تحرک کافی
از بسياری از مراسم درباری يا آيينی که در خود تخت جمشيد هم آمده است در فيلم چشمپوشی شده است. شاه به همان صورت استاتيک که بر نقوش کتيبه ها آمده در فيلم ظاهر می شود. حرکت نشان چندانی در فيلم ندارد. بخشی از اين عدم تحرک شايد به علت محدوديت های گرافيکی و توانايی های لازم برای اجرای طرحهای پر کار بوده است اما آنچه حاصل اين محدوديت يا محدوديت های ديگر است تصويری شبيه شهر ارواح از تخت جمشيد است.
بازسازی های غير ديجيتالی هم که عمدتا به کمک سه چهار بازيگر صورت گرفته است تا سربازان يا سپهبدان يا گام زدن کورش يا داريوش را نشان دهد با بازی های ضعيفی انجام شده است. هيچ يک از بازيگران دارای شخصيت شاهانه يا بزرگانه نيستند و احساس حضور دوربين را به بيننده منتقل می کنند.
بخشی از حرکتهای ديگر هم شايد مطابقتی با اصل نداشته باشد و بيشتر برخاسته از نگاهی غربی و امروزی است. مثلا وقتی شاه و ملکه را شانه به شانه می بينيم که به سمت دوربين می آيند می توانيم بپرسيم که آيا واقعا در فرهنگ هخامنشی چنين اتفاقی ممکن بوده است که ملکه هم ارز و همگام با شاه حرکت کند يا اين تصوير به دنيای جديد مربوط است؟
سمفونی خاموش پرديس هخامنشی
در گفتار فيلم به سمفونی معماری تخت جمشيد اشاره می شود. اما زيبايی تخت جمشيد تنها از سمفونی معماری آن نيست از سمفونی باغهای آن نيز هست. درخت در اين فيلم غايب است. چنان که آبدان و آتشدان. اما چگونه می توان قصری بدون باغ را تصور کرد؟
باغ ايرانی از دوران باستان بخش جدايی ناپذير معماری اين سرزمين بوده است. پرديس های قصرهای هخامنشی همواره مورد تحسين مورخان يونانی – که از منابع اصلی اين دوره اند- قرار داشته است. کوروش خود به باغ و باغ آرايی چندان علاقه مند بود که نام باغهای او که پرديس ناميده می شد نامی جهانی برای باغ و بهشت شده است و پاسارگاد چنانکه در فيلم می آيد خود در باغی مقدس و بزرگ احاطه شده بوده است.

گاو از حيوانات مقدس و آيينی در عصر هخامنشی است و حضور چشمگيری در تخت جمشيد دارد

درخت در نزد هخامنشيان بالاتر از فقط يک عنصر تزئينی است. درخت در نگاه آنان دارای جايگاهی آيينی است چنانکه نوشته اند که در دربار ايران درخت چنار زرينی بود که هميشه در يک جا نگهداری می شد و آن را با گوهرهايی از بخش های مختلف سرزمين های ايرانی آراسته بودند. پادشاهان در زير اين درخت بارعام می داند و مردمان برای آن ستايش و نيايش به جای می آوردند.
درست است که تخت جمشيد بر صفه ای از سنگ بنا شده است. اما برای معمارانی که چنان ستون ها و سقف ها و ديوارهايی را استوار بالا برده اند خاک ريختن به اندازه و ساختن باغ و باغچه کار دشواری نبوده است. حتی اگر وجود باغ و باغچه را به دليل ساختار سنگی تخت جمشيد نفی کنيم، که تصور آن بسيار دشوار است، نمی توان جايگزين های آن را مثل گلدان های بزرگ يا درختان مصنوعی و جواهر نشان نفی کرد. ضمن آنکه گرداگرد صفه می توانسته است به صف های درختان مقدس و آيينی مانند سرو آراسته بوده باشد.
دشوار است بگوييم در تخت جمشيدی که آنهمه درختان سرو و نخل بر ديواره ها نقش شده است راهی برای حضور طبيعی درختان وجود نداشته است. مساله درخت آنچنان مهم است که برخی از محققان هر کاخ تخت جمشيد را که پر از ستون های بسيار است به باغ سنگی تعبير کرده اند.
کاخهايی تهی از حيات
کاخهای تخت جمشيد تنها با برآوردن ستون ها و سرستون ها و کشيدن سقفی بر آنها بازسازی شده است. در واقع بايد گفت کاخ ها تماما به سالنهای ستون دار سرپوشيده تبديل شده است و چيزی از زندگی در کاخ درآن ديده نمی شود. در واقع هيچ نوع تقسيم بندی داخلی در کاخها وجود ندارد. بنابرين بيننده می تواند از خود بپرسد که اين شاهان بزرگ قبل از اجرای يک مراسم يا بعد از خاتمه هر مراسمی کجا استراحت می کرده اند؟ اتاق کار و خواب آنها کجا بوده است. آيا کاخها اندرونی و بيرونی داشته است؟
گذشته از تقسيمات داخلی هر کاخ، هر يک از آنها دارای فضای سبز و آبدان و جای نشست و استراحت در باغ است. و گرنه از زندگی شاهی چيزی نمی ماند مگر بر تخت نشستن و ديگران را به حضور پذيرفتن. حال آنکه در تاريخ های هخامنشی گفته می شود که در تخت جمشيد حتی کتابخانه ای خاص آثار دينی وجود داشته است که نسخه ای از اوستا در دوازده هزار برگ نوشته بر پوست گاو از جمله کتابهايی بوده است که در آن نگهداری می شد.
دربار در تاريکی
نورپردازی درون کاخها نيز چنان است که درون هر کاخی به تاريکی ميل می کند و بسيار کم نور است. اينجا هم ممکن است گفته شود نوع معماری کاخها بيش از اين اجازه ورود نور به داخل را نمی دهد. اما مشکل از يک نگاه آيينی و اسطوره ای اين است که در فرهنگی که جدال نور و ظلمت اساس آن را می سازد نمی تواند محل جلوس شاه و بار عام او تاريک و کم نور باشد.
هر نوع بازسازی ديجيتالی از آثار باستانی بجز داده های باستانشناختی – که هيچگاه کامل نيستند- بايد به عناصر اسطوره ای نيز به اندازه کافی بها دهد. مجموعه های معماری بازتاب دهنده مجموعه عقايد قوم نيز هستند و اين بخشی نيست که بتوان آن را ناديده گرفت. به عبارت ديگر فيزيک هر معماری از متافيزيک ويژه خود برخوردار است. در بازسازی ويرانه های باستانی توجه به متاقيزيک بنا کمک بسياری به تخيل متناسب می کند و چه بسا فقدان داده باستانشناختی را جبران خواهد کرد.
الگوهای تخت جمشيد
از نگاه باستانشناختی صرف هم ايراد اساسی در فيلم کم توجهی به الگوهای معماری تحت جمشيد است. شواهد متعدد در دست است که تخت جمشيد بر الگوی معماری ها و نقوش آشوری-بابلی-ايلامی ساخته شده است. فيلم در اين زمينه تقريبا ساکت است.

گرچه در گفتار فيلم و توضيح بعضی از کارشناسان به اين تاثيرپذيری اشاره می شود اما فيلم چيزی از نمونه های مشابه تحت جمشيد در معماری سرزمين های ديگر هخامنشی يا همسايگان تاريخی آن ارائه و تصوير نمی کند.
نشان دادن آثار مشابه تخت جمشيد است که جايگاه خاص اين مجموعه را در معماری عصر باستان مشخص می کند و ميزان داد و گرفت آن را با ديگر سبک های معماری اقوام پيش يا همزمان با خود نشان می دهد.
تخت جمشيد پايتخت نبود
برخی اطلاعات فيلم هم چالش برانگيز و چه بسا نادرست است. از جمله اين خطای رايج که تخت جمشيد را در اوايل گفتار فيلم پايتخت چهارم هخامنشی معرفی می کند. هخامنشيان سه پايتخت بيشتر نداشتند: بابل، شوش و اکباتان (هکمتانه). تخت جمشيد هيچگاه پايتخت به معنايی که معمولا از پايتخت می فهميم نبوده است. چنانکه در خود فيلم هم بعدتر گفته می شود که اين مکان اهميت آيينی داشته است


 

قیمت: 3000 تومان

icon

برای خرید روی لینک زیر کلیک کنید

http://me-shop.ir/Card.html?op=add&pid=27831

 

 

--
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده اید که در گروه Google Groups "cloob" مشترک شده اید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به fdhgjrtf@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت لغو اشتراک از این گروه، ایمیلی به fdhgjrtf+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه های دیگر، از این گروه در http://groups.google.com/group/fdhgjrtf?hl=fa دیدن کنید.

0 comments:

Post a Comment